۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

نیت خیر محمود از تقلب در انتخابات..!

الان محمود بم تیلیفون زد،گفت:خواجه ممد...! گفتم: جون خواجه!! گفت:بخدا من نیتم خیر بوده...،خیر سرم میخواستم حالا که نفت نشد،حداقل سر براهتون کرده باشم...!فقط بقول جفت!!(دو بار با فاصله چن سال مرگ پدرش رو اعلان کرده!) ابویهای خدابیامرزم،شعور لازمو نداشتم..! گفتم:چطور؟ گفت:اول با ایجاد وحشت شدید از انتخاب مجددم! کاری کردم تا با ذکر خدا(الله اکبر) دلاتون آروم بگیره،بعد با یا حسین کربلائیتون کردم..! رایتون رو هم واسه این دزدیدم تا شما بخاطرش برین نمازجمعه و باتقوا بشین..! گفتم: پس اون همه زرای مفت..؟؟!! گفت:کفریتون کردم تا واسه رفتنم، روزه دار بشید و قرآن سر بگیرید...، اما حالا که فهمیدم اون معدود باقیمونده، امروز رو روزه گرفتن،،اگه همتون نماز عید فطر رو هم بخونید،،خودم مث بچه آدم!کنار میکشم به نفع چیز،به قول برادر سازگارا،رئیس جمهور قانونیمون،مهندس موسوی...! ولی بشرطی که دیگه مجبورم نکنید توپولوف سوار شم...! قبوله؟؟؟

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی